بسم الله را گفته و نگفته شروع کردم به خوردن .
حاجی داشت حرف می زد و سبزی پلو را با تن ماهی قاطی می کرد.همونطور که میبیند سر شهید زیر شنی تانک کاملا له شده...
لازم به ذکره که این اتفاق کمیابی در جبهه های دفاع نبوده،سپاه آرشیوی کامل از فیلم های جنگ دارد که هیچوقت در صدا و سیما پخش نمیشود چون نگاه کردنش کار هرکسی نیست...
براستی ما در روز حساب چه جواب آن ها را بدهیم؟
چقدر راهشان را ادامه داده ایم؟
یک کاتولیک، پروتستان، مسلمان و یهودی در حین صرف شام با هم صحبت میکردند.
… کاتولیک : من یک موقعیت عالی دارم …. می خواهم سیتی بانک را بخرم!
… پروتستان : من خیلی ثروتمندم و میخواهم جنرال موتورز را بخرم!
مسلمان : من یک شاهزاده ثروتمند افسانه ایم…. میخواهم مایکروسافت را بخرم!
سپس آنها منتظر شدند تا یهودی صحبت کنه….
یهودی قهوه خود را هم زد، خیلی با حوصله قاشق را روی میز گذاشت، یک جرعه از قهوه اش خورد، یک نگاهی به آنها انداخت و با آرامی گفت:
ادامه مطلب ...