ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
نصف شب از شناسایی برگشته
بود . وقتی دید بچه ها توی چادر خوابن بیرون چادر خوابید . بسیجی
اومده بود نگهبان بعدی رو صدا بزنه زین الدین رو نشناخت. شروع
کرد با قنداق اسلحه به پهلوش زد . هی ام می گفت پاشو نوبت
پستته بالاخره مهدی اسلحه رو ازش می گیره میره سر پست و تا
صبح نگهبانی میده .
صبح زود نگهبان پست بعدی به
بسیجی میگه چرا دیشب منو صدا نزدی ؟
اونم میگه : پس دیشبی که صدا کردم کی بوده ؟
ته توی قضیه رو که در میاره میفهمه دیشب فرمانده لشکر و فرستاده سر پست .
اسم کاملشون چیه؟
شهید مهدی زین الدین